جدول جو
جدول جو

معنی عباس آباد کرج - جستجوی لغت در جدول جو

عباس آباد کرج
دهی است جزء دهستان افشاریۀ ساوج بلاغ بخش کرج شهرستان تهران واقع در 25000 گزی باختر کرج و 60000 گزی جنوب راه شوسۀ کرج به قزوین. جلگه ای و هوای آن معتدل است و 355 تن سکنه دارد. آب آن از رود کردان تأمین میشود محصول آن غلات، صیفی، بنشن، انگور، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه فرعی از طریق قهوه خانه پل کردان دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

عباس آباد کسب
(عَبْ با دِ کِ رِ دَ)
دهی است از دهستان آورزمان شهرستان ملایر. واقع در 21هزارگزی شمال شهر ملایر و 5 هزارگزی خاور راه شوسۀ ملایر به همدان. ناحیه ای است جلگه ای آب و هوای آن معتدل و مالاریایی است، 274 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود. محصولات آن غلات است. اهالی به زراعت اشتغال دارند. صنایع دستی زنان قالی بافی است. راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
عباس آباد کرده
(عَبْ با دِ کِ)
دهی است از بخش خرقان شهرستان ساوه. واقع در 24000گزی راه قدیمی شاه عباسی. ناحیه ای است جلگه ای. 75 تن سکنه دارد. آب و هوای آن معتدل است. آب آن از قنات کوچک تأمین میشود. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد از ساوه و زرند ماشین میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
عباس آباد عرب
دهی است از دهستان نقاب بخش جغتای شهرستان سبزوار. واقع در 45هزارگزی خاور جغتای. ناحیه ای است جلگه ای. آب و هوای آن معتدل است. 446 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود. محصولات آن غلات و پنبه است. اهالی به کشاورزی اشتغال دارند. راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
عباس آباد کرج تهران
(عَبْ با دِ کَ دِ)
دهی است جزء دهستان حومه بخش کرج شهرستان تهران. واقع در 14000گزی جنوب باختر کرج و 10هزارگزی راه فرعی کرج به اشتهارد، جلگه ای و هوای آن معتدل است. 93تن سکنه دارد. آب آن از رود خانه کرج تأمین میشود محصولات آن غلات صیفی، بنشن، چغندرقند، قلمستان و شغل اهالی زراعت است. راه ماشین رو دارد. مزرعۀ امین آبادجزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا